کتاب " تشنهتر از آب " نوشته دکتر مهدی خدامیان آرانی مشتمل بر 144 صفحه از سوی انتشارات بهار دلها در قطع رقعی چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
در این کتاب به ابعاد شخصیتِ وجودی حضرت ابوالفضل(ع) به دور از فضای مکاشفه و خواب پرداخته است. حجت الاسلام خدامیان در کتاب خود (تشنه تر از آب) حضرت ابوالفضل (ع) را بعنوان عصاره ی یک انسان کامل معرفی می کند. در این کتاب پیروی از منش و مکتب فکری ایشان به عنوان یکی از راه های درمان و نجات بشری و رهایی از دلبستگی ها و شیفتگی های دنیایی -که در جامعه کنونی ما موج می زند و سرانجامی جز پوچی ندارد- بیان می شود.
وی با تحقیق و مطالعه فراوان و جمع آوری مستندات تاریخی معتبر از زوایا و ابعاد مختلف؛ با معرفی نهر علقمه و نقش ایرانیان در واقعه ی کربلا در این اثر، حضرت ابوالفضل (ع) را به عنوان شاه راه تاریخ معرفی می نماید. آن چیزی که امروز جامعه ما را تهدید می کند، اهمیت دنیا گرایی است. وی با اشاره به یکی از فرازهای واقعه ی کربلا و نقش دنیا گرایی در شهادت امام حسین (ع) به دست سپاهیان کفر اشاره می کند. حضرت علمدار(ع) پیروی از مکتب الهی کرد همانطور که ابراهیم تسلیم امر الهی بود. من و شما باید از اسماعیل های زندگی بگذریم تا بتوانیم ابوالفضلی (ع) زندگی کنیم.
دکتر مهدی خدامیان آرانی در مقدمه کتاب " تشنه تر از آب " نوشته است: «من نوکر کوچک عباس (ع) هستم. حقوق مادی این کتاب را از خود سلب می کنم. همه ناشران و موسسه ها می توانند به تعاد نامحدود به چاپ این کتاب اقدام کنند. این کتاب نذر عباس (ع) است. دیگر وقت آن است که این سخن خود را بنویسم: ای عباس! پادشاهی جهان کجا و نوکری تو کجا؟ نگرانم که نکند تو نوکری مرا قبول نکنی، نگذار من نگران باشم!»
گفتنی است، کتاب " تشنه تر از آب " نوشته دکتر مهدی خدامیان آرانی مشتمل بر 144 صفحه از سوی انتشارات بهار دلها در قطع رقعی و قیمت 5800 تومان چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
گزیده کتاب
گزیده1:
عباس بر اسب سوار می شود و همراه بیست هزار نفر از یاران به سوی سپاه کوفه حرکت می کند. او پسر علی (ع) است، شیر بیشه ایمان است، می غرد و می تازد. او می داند چگونه این سپاه بزرگ را متوقف کند، او از دشمن نمی هراسد. عشقی بزرگ در قلب اوست. او به راه خود ایمان دارد، با اراده ای راسخ و شجاعتی عجیب به قلب سپاه می تازد. او مستقیم به سوی عمر سعد می رود. صدای عباس در صحرای کربلا می پیچد. بیش از 30 هزار نفر، یک مرتبه در جای خود متوقف می شوند. شما را چه شده است؟ از این آشوب و هجوم چه می خواهید؟ سپاه کوفه وقتی می بینند عباس (ع) این گونه پیش می آید، می ترسند، سپاهی که به عشق پول و جایزه به میدان آمده است، زود رنگ می بازد و زود ترس بر دلشان می نشیند، عمر سعد دستور می دهد سپاه متوقف شود.
گزیده2:
ن کجا ایستاده ام؟ این نهر از کجا می آید؟ نام این نهر، چیست؟
باید به جستجو بپردازم، این نهر را «عَلْقَمه» می خوانند، از فرات سرچشمه گرفته است و به اینجا رسیده است.
چرا این نهر را علقمه می گویند؟
این نهر بیش از هزار سال است که در این سرزمین جاری است، کنار این نهر، درختی می روید که عرب ها به آن درخت، «عَلقَم» می گویند، برای همین این نهر را «عَلقَمه» نام نهادند.
علقمه نهری است که مرا به سوی فرات می خواند.
اینجا کربلاست، من می خواهم به سوی فرات بروم. باید در امتداد این نهر حرکت کنم، باید بروم. فرصت نیست... وقت پرواز نزدیک است، چه کسی فکر پرواز را به ذهن من انداخت؟ همان کس که به من فهماند نباید اسیر این دنیا شد. باید حرکت کرد.
ای فرات! ای آب روان! به سوی تو می آیم...