حکمت ناب 14 (سلسله مباحت تربیتی آیت الله حائری شیرازی)
آنچه در پیشروی شماست، سلسلهبحثهای تمامشدهای است که در مرکز تربیت معلم، از نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۹، در زمینهٔ تعلیم و تربیت اسلامی آغاز شد. در آن زمان که محیطهای دانشگاهی دستخوش انقلاب فرهنگی بودند، طبعاً ذهن و فکر دختران و پسران دانشجو و معلمان، درصدد بازیافتن نقاط اساسی جدایی فرهنگ اسلامی از فرهنگهای غربی بود؛ ازاینرو ترجیعبند سخن و تکیهگاه کلام، انقلاب فرهنگی و مقدمات و اسباب و نتایج و آثار آن بوده است. مهمترین ویژگی این بحث، ملاحظهٔ رابطهٔ طولی بین مسائل و بازگرداندن کثرت فرعی به وحدت اصلی است. عالِم متفکر و حکیم الهی، مرحوم آیتالله حائری شیرازی(در این سلسله بحثها به مبانی، اصول و روشهای تربیت دینی و قواعد رابطهٔ بین مربی و متربی میپردازند و با ژرفنگری منحصربهفرد خویش، دُرَر گرانبهایی را از قرآن و روایات صید کرده و عرضه مینمایند که در نوع خود بدیع و از مصادیق تولید علم در حوزهٔ علوم انسانی و علوم تربیتی به حساب میآید. مباحث این کتاب میتواند مورد استفادهٔ معلمان، مربیان، والدین و تمام فعالان حوزهٔ تعلیم و تربیت قرار گیرد.
گزیده1: مسائل تربیتی باید اصولی پایدار و محکم داشته باشند؛ بهعبارت دیگر برنامهریزی تربیتی باید از ریشهٔ جهانبینی تغذیه کند. نهتنها تربیت، بلکه نظریات و طرحها و قوانین اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هم باید به ریشههای جهانبینی برگردند تا با تغذیه از آن ریشهها، ثبات و پویایی حاصل شود. اگر مسائل بهجای آنکه از ریشههای ثابت تغذیه شوند، با اوضاع و تجارب نزدیک به تاریخ آن جامعه که تجربیات و مسائل جدیدی هستند شکل بگیرند، این چنین قانونگذاری و برنامهریزی بهجای اینکه پویا باشد، حالت متغیر پیدا میکند و هنوز طرحی به نتیجه نرسیده، طرح جدید دیگری مطرح میشود و برنامهها را عوض میکند؛ درنتیجه، نظریات متعدد و متکثری در عرض هم پیش میآیند. این تکثر در نظریات، گویای این است که پایههای طرح، بر یک جهانبینی که ویژگی آن ثبات است، برنامهریزی نشده است. انسان موجودی است که با همهٔ هستی در رابطه است. اگر توجه و تعلّق او فقط به حیات دنیا باشد، رشد و استعداد او زندانی و محدود شده و آنچه که باید بشود، نمیشود؛ مثلاً اگر بخواهند بچهٔ نهنگ را در استخر رشد دهند، تلف میشود؛ چون نهنگ موجودی است که آب وسیع برای رشد میخواهد. انسان هم برای تغییر، نظرگاه وسیع و جهانبینی واقعی لازم دارد. حیات دنیا برای جولان فکری و رشد انسان کافی نیست. برای همین، در اسلام دوستداشتن حیات دنیا مذموم شناخته شده است. تحولی که زیربنای آن انسانشناسی صحیح باشد، به بنبست کشیده نمیشود؛ بهعکس، هرجا که شالودهٔ کار، براساس اوضاع عاجل و زودگذر شکل بگیرد، کار به بنبست کشیده میشود و فرد به آنچه از آن فرار میکرد، بهصورت خشنتری گرفتار میآید؛ مثلاً اگر از دیکتاتوری فرار میکند، اینگونه به بنبست میرسد که بر مبنای وضعیت همان برهه عمل میکند و در نتیجه دوباره محصول کار، دیکتاتوری میشود. یا اگر برای رفع اختلاف طبقاتی، اقدامی برطبق اوضاع عاجل، نه زیربنایی، صورت گیرد، به این شکل به مخمصه میافتد که اسم طبقات عوض میشود و حقیقت طبقاتِ حاکم و محکوم، به قوهٔ خودش، بلکه با شدت بیشتر باقی میماند. گزیده2: در تربیت که موضوع بحث ماست، مربی بایستی بداند که اگر توانست این شاگرد را از طریق آرزو اصلاح کند، اصلاح شده است؛ یعنی اگر بعد از مدتی، آرزوی عقلانی در شاگرد کسی پیدا شد، این بزرگترین انقلاب است که در این شاگرد به وجود آمده. اگر شاگرد دلش بخواهد که انسانی مَرضی خدا بشود، استاد فقط باید موانع را از جلوی راه او بردارد؛ چون گفتیم مربی نیست که می تواند اینچنین آرزویی در شاگردش ایجاد کند. اگر ما دربارۀ انسان چنین تصوری بکنیم، انسان را موجودی روبنایی از نظر جهت گیری تصور کرده ایم؛ یعنی انسان به یک موجود قالبی تبدیل می شود.
تعداد کل : 2
بدون وضعیت : 1
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 0