آنچه افکار عمومی از حکومت امیرالمومنین (ع) در ذهن دارند، سه جنگ مشهور حضرت با طلحه و زبیر، معاویه، خوارج است. این در حالی است که تمام این جنگ ها کمتر از نیمی از حکومت پنج ساله حضرت را تشکیل می دهد و امیر المومنین بعد از جنگ نهروان به مدت دو سال و نیم به حکومت ادامه دادند؛ اما متاسفانه کمتر کسی از این دوران مهم و استثنایی مطلع است و کمتر به آن پرداخته می شود.
این سال های روایت نشده از حکومت آن حضرت که به دوره غارات مشهور شده، از جهاتی مهم تر و درس آموزتر از نیمه اول حکومت ایشان است و از قضا تناسب زیادی با شرایط و اتفاقات کنونی ما و منطقه دارد.
دوره غارات دارای دو ویژگی مهم است که آن را از زمانهای دیگر متمایز کرده است:
1-اقدامات متعدد و متنوع معاویه برای تضعیف و حتی ساقط کردن حکومت امیرالمؤمنین (ع)
2-سستی و عدم همراهی یاران امیرالمؤمنین (ع) در مواجهه با اقدامات معاویه و تأمین امنیت خود
کتاب حاضر تلخیص و ترجمه ای روان از کتاب معتبر و قدیمی الغارات است که در قرن سوم هجری و دوران غیبت صغری توسط عالم جلیل القدر محمد ثقفی کوفی نوشته شده است که به روایت آن سال ها می پردازد.
کتاب ترجمه الغارات توسط سیدمحمود زارعی ترجمه شده و با مقدمه استاد علیرضا پناهیان است.
در مقدمۀ کتاب ترجمه الغارات (که به دست علیرضا پناهیان نوشته شده است) آمده که کتاب غارات نشاندهندهٔ اوج حکمت و بصیرت نویسندۀ آن، یعنی ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی است وی با نگارش این کتاب، فصلی از حیات غمبار و با عظمت امام علی (ع) را مستقلاً دیده و به آن پرداخته است. مطالعهٔ این کتاب و فهم حوادث پیچیده و دردناک آن دوران میتواند ما را به درک فلسفهٔ مظلومیت اولیای خدا و فهم راههای رفع این مظلومیت رهنمون کند و از مشهوراتی که گاه دقیق نیستند، عبور داده و متن وقایع تاریخ را برای ما به نمایش بگذارد.
این کتاب را «مقتل» نیز خواندهاند. پناهیان معتقد است که باید مقتل غارات را برای خود، مقدمهٔ فهم مقتل عاشورا قرار دهیم تا بدانیم چگونه کسانی که در جریان غارات سستی کردند، مبتلا به اقدامات یزید شدند و رذالتشان به جایی رسد که نه تنها در مقابل دیدگان آنها خیمههای امام غارت شد، بلکه خودشان به غارت خیمههای امام حسین (ع) پرداختند.
پناهیان از خوانندگان این کتاب میخواهد که آن را مکرر بخوانند؛ زیرا مقتل را باید مکرر خواند و اندیشید و اشک ریخت.
گزیده کتاب
گزیده1:
«ابوذر از رسول خدا (ص) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «مَنْ فَارَقَنِی فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ وَ مَنْ فَارَقَ عَلِیاً فَقَدْ فَارَقَنِی؛ هرکس از من جدا شود از خدا جدا شده است و هرکس از علی (ع) جدا شود از من جدا شده است.»
یکی از مشکلاتی که پس از جنگ نهروان و نمایان شدن سستی یاران امیرالمؤمنین (ع) برای حکومت آن حضرت به وجود آمد، این بود که هرکس از اصحاب حضرت که خیانتی میکرد یا به دنیا گرایش پیدا میکرد، برای خود مأمنی سراغ داشت که از دست امیرالمؤمنین (ع) بگریزد و به آن پناه ببرد، که آن مأمن، شام و قرار گرفتن تحت حمایت معاویه بود. در نتیجه عدهای از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) خیانت کرده و به سمت شام میگریختند.»
***
«علی (ع) مُنذِر بن جارود را حاکم فارس قرار داد. او چهارصد هزار درهم مالیات از مردم جمعآوری کرد و آنها را برای خودش برداشت. امیرالمؤمنین (ع) او را به زندان انداخت. صعصعة بن صوحان پیش امام (ع) شفاعت کرد و در کار او به جد ایستاد تا توانست او را از زندان آزاد کند.»