ماتریالیسم: موضوع بحث علل گرایش به مادیگری است. پایه های فکری استاد شهید مطهری را می توان در “نظریه فطرت” ایشان جستجو نمود و شاید هم به همین جهت باشد که ایشان از فطرت با عنوان اصل مادر در معارف اسلامی یاد می نماید. نظریه فطرت استاد یکی از مهمترین نظریات منشا دین می باشد.
ایشان معتقد بودند که دین امری فطری است چه در ناحیه بینشی و چه در ناحیه گرایشی. فطری بودن دین در ناحیه بینشی بدین معناست که گزاره “خدا وجود دارد” فطری است و در ناحیه گرایشی به معنای این است که انسان فطرتا به خدا گرایش دارد.
از این روست که استاد مطهری، در مطالعات خود در باب دین گریزی اصل را بر دینداری نهاده و آنگاه به علل گرایش به مادیگری می پردازد. به عبارت دیگر از آنجا که ایشان معتقد بودند که دین فطری است و در نتیجه ذاتی انسان می باشد، گرایش به آن را مستغنی از دلیل دانسته و لذا به جای اینکه مانند دیگران به بررسی علل گرایش به دین و منشا دین بپردازند، با مسلم گرفتن اصل دینداری به بررسی علل گرایش به مادیگری می پردازند: “طرح این بحث به این کیفیت که علل گرایش به مادیگری چیست، طبعا نمودار این است که ما مدعی هستیم انسان بالطبع نمی بایست گرایش مادی پیدا کند.
مادیگری یک جریان مخالف طبیعت و فطرت انسان است و چون برخلاف اصل است باید به جستجوی علت آن پرداخت و از سببی که آن را برخلاف اصل و قاعده به وجود آورده کاوش نمود... این نظریه، درست برخلاف آن است که در کتب “تاریخ ادیان” معمولا اظهار نظر می کنند. نویسندگان آن کتب غالبا به دنبال این می گردند که چرا بشر گرایش دینی پیدا کرد؟ از نظر ما گرایش دینی نیازی به پرسش ندارد. آن کشش فطرت است، بلکه باید کاوش کرد که چرا بشر گرایش به بی دینی پیدا کرد؟”
از این مقدمه این استنباط را می توان نمود که شهید مطهری با توجه به پذیرش نظریه فطرت، وجود خداوند و دین را امری فطری تلقی نموده است و به جای آن درباره علل گرایش انسان به مادیگری به دنبال دلیل است و از همین روست که به تدوین کتاب “علل گرایش انسان به مادیگری” می پردازد.