فرمولهایی برای رضایت مندی انسان از زندگی
رضایت مندی از زندگی، از جمله دغدغه های است که انسانها در کل زندگی با آن درگیر هستند. صاحبنظران علوم انسانی و اندیشمندان، غالباً فرمولهای برای رضایت مندی انسان از زندگی ارائه کرده اند اما امتیاز آنچه که تحت عنوان «هنر رضایت از زندگی» منتشر شده است این است که مسئله را از دیدگاه آیات و احادیث، بررسی نمود ه است. خالق جهان و انسان، خداوند متعال است. او برای خلقت خویش، هدفی را اراده کرده است. جالب است که آفرینش انسان، به تصریح قرآن کریم، خود، هدف برخی از خلقت های دیگر است. چه بسا ابر و باد و مه و خورشید و فلک و بسیاری از موجودات دیگر، برای بودن ما در این دنیا باشند! خالق جهان و انسان، خداوند متعال است. او برای خلقت خویش، هدفی را اراده کرده است. جالب است که آفرینش انسان، به تصریح قرآن کریم، خود، هدف برخی از خلقت های دیگر است. چه بسا ابر و باد و مه و خورشید و فلک و بسیاری از موجودات دیگر، برای بودن ما در این دنیا باشند! حال، این سؤال مطرح است که هدف از به وجود آمدن خود ما چیست؟ پاسخ، تکامل و به خدا رسیدن است و بی شک برای این هدف، باید از گذرگاه دنیا به خوبی عبور کرد و راه و روش درست زیستن را آموخت و به خوبی به کار بست. این جاست که بحث رضایتمندی از زندگی مطرح می گردد. کسی که راه و روش زندگی کردن را آموخته باشد، مسلماً به موفقیت خواهد رسید و از زندگی خود، راضی خواهد بود، گرچه آن زندگی دارای فراز و نشیب ها و حتی مصائب و مشکلاتی باشد. صاحب نظران علوم انسانی، غالباً فرمول هایی برای رضایتمندی انسان از زندگی ارائه نموده اند؛ اما امتیاز آنچه پیش رو دارید، این است که مسئله را از دیدگاه آیات و احادیث، بررسی نموه است. این، نکته قوّتی برای کتاب گران سنگ حاضر شمرده می شود؛ چرا که خالق انسان به حال او آگاه تر است. با توجه به جایگاه مهمی که مهارت «رضایت مندی از زندگی» در رسیدگی به تکامل معنوی دارد، قرآن، اولیای دین و معصومین(علیهم السلام) آموزه های فراوانی در این زمینه به پیروانشان آموخته اند. نویسنده این نوشتار می کوشد مضامین این حوزه را به گونه ای جذاب، تنظیم و دسته بندی کند تا برای افراد و گروه های اجتماعی گوناگون قابل درک و استفاده باشد.
گزیده1: یکی از جنبههای زندگی، «کار کردن» است. شما به کار کردن، چگونه نگاه میکنید؟ گروهی از انسانها خوشبختی را در این میدانند که هروقت، هرچه را خواستند، آماده باشد و برای تهیه آن، به صرف وقت و تحمّل رنج و زحمت، نیازی نباشد. در این دیدگاه نباید میان خواسته و تحقّق آن، «فاصله زمانی» وجود داشته باشد. همچنین نباید میان این دو، حلقه گمشدهای به نام «کار و تلاش» وجود داشته باشد. این گروه، نه حوصله گذشت زمان را دارند و نه توان به زحمت انداختن تن را؛ همه چیز باید «فورا» و «بدون زحمت» به دست آید. این تفکر، مخصوص کسانی است که میخواهند یک شبه، ره صدساله را بپیمایند. این مسئله، بیشتر در میان جوانان دیده میشود. جوان امروز، کار را زحمت زندگی میداند و حال آنکه کار، یکی از ارزشهای زندگی است. زندگی زوجهای جوانی که تشکیل خانواده میدهند، از این بُعد نیز آسیبپذیر است. از سوی دیگر، گاهی تصوّر میشود که مسائل معنوی، جای کار و تلاش را میگیرند. اگر در بخش نخست گفته شد که خداوند متعال، روزی رسان است، پس نباید تلاش کرد؛ اگر باید قانع بود، پس نباید کار کرد؛ اگر باید توکل کرد، پس نباید تلاش نمود و... تصحیح شناخت و کسب باورهای لازم برای زندگی موفق (که در بخش اوّل به آن پرداخته شد) به معنای کنار گذاشتن کار و تلاش نیست. به همین جهت، دین، تأکید زیادی بر کار و تلاش داشته و افراد را از توکل منهای کار، بر حذر داشته است. حضرت علی علیهالسلام میفرماید: به تمام معنا بپرهیز از این که شیطان، تو را بفریبد و سستی را در چهره توکل، برایت نمایان سازد و تنبلی را به وسیله احاله به تقدیر، برایت به ارمغان آورد؛ همانا خداوند متعال، هنگام فقدان چاره، به توکل فرمان داده و هنگام معذور بودن، به تسلیم بر قضا. روزی پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله گروهی از کشاورزان را دید که از کار، دست کشیدهاند. به آنان فرمود: «شما [از] چه [گروهی] هستید؟». گفتند: «ما اهل توکل هستیم». حضرت به آنان فرمود: «نه، بلکه شما سربار دیگران هستید». انس بن مالک میگوید: روزی کسی از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله پرسید: «شترم را ببندم و توکل کنم، یا رها کنم و توکل کنم؟». حضرت فرمود: «ببند و توکل کن». باید با توکل، زانوی شتر را بست. امام صادق علیهالسلام نیز میفرماید: زانوی شترت را ببند و توکل کن. بنابراین، زندگی موفّق، نه نصیب کسانی میشود که مایلاند یک شبه، ره صد ساله را بپیمایند و نه نصیب کسانی میگردد که میخواهند با نشستن و توکل کردن، روزگار را بگذرانند. در کنار توکل و امید به خدا و باور به روزیرسان بودن خداوند، باید «تلاش» نیز نمود. کار و تأمین نیازها گذشته از حکمت الهی در تأمین مواد لازم برای نیازهای بشر، نکته دیگر، طبقهبندی نیازها از جهت ضرورت آن برای بقای حیات است. هر چه نیاز انسان به چیزی، ضروریتر و حیاتیتر باشد، خداوند، دستیابی به آن را نیز آسانتر قرار داده است و هر چه از درجه ضرورت آن، کاسته شود، دستیابی به آن، نیاز به کار و تلاش دارد. تا انسان به خاطر بیکاری و بطالت، در مستی و فساد غوطهور نشود. همانگونه که کودک بیکار، به خود و خانوادهاش آسیب میرساند، انسان بیکار نیز بر اثر سرمستی و خوشحالی، باعث زیان خود و نزدیکانش میگردد.
تعداد کل : 5
بدون وضعیت : 2
در حال مطالعه : 1
در قفسه : 0
در کتابخانه : 2
خراب : 0
گمشده : 0