فانوس دانایی: شناختهای لازم در زندگی مشترک
معرفی کتاب مجموعه تا ساحل آرامش، مباحثی است که در برنامه «پرسمان تربیتی رادیو معارف»، طرح شده است. این مجموعه در بهار سال 1390 انتشار یافته و تا به امروز حدود پنجاه بار به دست چاپ سپرده شده است. به جهت استقبال فراوان از این مجموعه، پس از بازنگری های انجام شده در محتوا و قالب کتاب، این مجموعه هم اکنون در چهار جلد به چاپ رسیده است. در گذشته سه جلد اول این مجموعه «گام های موفقیت در زندگی مشترک» و جلد چهارم و پنجم «پاسخ به پرسش های شما در زندگی مشترک» بود؛ اما از این پس کتاب اول درباره شناخت های لازم در مسیر موفقیت در زندگی مشترک، کتاب دوم و سوم «باید»های لازم در زندگی مشترک و کتاب چهارم نیز درباره «نباید»های زندگی مشترک سخن می گویند. - در این مجموعه برخلاف روال قبل پرسش و پاسخ ها در پایان هر بحث آمده است. - کتاب هایی متناسب با مباحث طرح شده که متون ادبی ضمیمه هستند که جهت تکمیل بحث (از همین نویسنده) معرفی شده است. - پرسش هایی که پس از چاپ مجموعه تا ساحل آرامش (دوره قبلی)، در برنامه «پرسمان تربیتی خانواده» از رادیو معارف طرح شده به تناسب موضوع در چاپ جدید وارد شده است. این کتاب جلد اول این مجموعه با عنوان فانوس دانایی است: کتابی که در دست شماست، دوست دارد شما را با شناخت های لازم در زندگی مشترک آشنا کند. با وجود این شناخت ها می توانید راه زندگی مشترک را به خوبی پیدا کرده و به کمک کتاب های بعدی این مجموعه، این راه را با موفقیت طی کنید. کتاب حاضر، از هفت گام تشکیل شده است: - گام اول: آمدنم بهر چه بود؟ (هدف از آفرینش و نقش آن در زندگی مشترک) - گام دوم: نشانه شناسی موفقیت (نشانه موفقیت در زندگی مشترک چیست؟) - گام سوم: سنگ محک (برای تصمیم هایمان، ملاک ثابت و صحیحی داشته باشیم) - گام چهارم: من و محور مختصات عالم (جایگاه خود را در عالم هستی بشناسیم) - گام پنجم: تو را می شناسم؟ (روحیات و حساسیت های همسرمان را بشناسیم) - گام ششم: نگاهی دوباره به خویش (عیب هایمان را بشناسیم) - گام هفتم: تو می بینی و او پیچش مو (مشاوره را کمک بدانیم نه دخالت) فانوس دانایی، به همراه خود ضمیمه ای ادبی دارد. «دندان این طمع از جنس الماس است، آن را نمی کنَم» نام ضمیمه ادبی این کتاب است. حال و هوایی که ضمیمه ادبی در وجودتان ایجاد می کند، سرمایه خوبی برای عمل کردن به مطالبی است که در این کتاب می خوانید.
مجموعه تا ساحل آرامش، مباحثی است که در برنامه «پرسمان تربیتی رادیو معارف»، طرح شده است. این مجموعه در بهار سال 1390 انتشار یافته و تا به امروز حدود پنجاه بار به دست چاپ سپرده شده است. به جهت استقبال فراوان از این مجموعه، پس از بازنگری های انجام شده در محتوا و قالب کتاب، این مجموعه هم اکنون در چهار جلد به چاپ رسیده است. در گذشته سه جلد اول این مجموعه «گام های موفقیت در زندگی مشترک» و جلد چهارم و پنجم «پاسخ به پرسش های شما در زندگی مشترک» بود؛ اما از این پس کتاب اول درباره شناخت های لازم در مسیر موفقیت در زندگی مشترک، کتاب دوم و سوم «باید»های لازم در زندگی مشترک و کتاب چهارم نیز درباره «نباید»های زندگی مشترک سخن می گویند. عناوبن ابن چهار جلد عبارتند از: - کتاب اول: فانوس دانایی؛ شناخت های لازم در زندگی مشترک - کتاب دوم: قایق مهربانی؛ بایدهای زندگی مشترک 1 - کتاب سوم: بادبان مدارا؛ بایدهای زندگی مشترک 2 - کتاب چهارم: گرداب دروغ؛ نبایدهای زندگی مشترک * در این مجموعه برخلاف روال قبل پرسش و پاسخ ها در پایان هر بحث آمده است. * کتاب هایی متناسب با مباحث طرح شده که متون ادبی ضمیمه هستند که جهت تکمیل بحث (از همین نویسنده) معرفی شده است. * پرسش هایی که پس از چاپ مجموعه تا ساحل آرامش (دوره قبلی)، در برنامه «پرسمان تربیتی خانواده» از رادیو معارف طرح شده به تناسب موضوع در چاپ جدید وارد شده است. گزیده دریا آرام باشد، ولی فانوس دریایی روشن نباشد، در صفحه تاریک شب معلوم نیست، ساحل را پیدا کنی. در میان تلاطم موج ها، وقتی نگاهت به فانوس دریایی گره می خورد، امید در چشمانت برق می زند. از تلاطم نترس، این تاریکی است که وحشتناک است. باید قایقی ساخت از جنس مهربانی؛ قایقی که موج ها توان شکستنش را نداشته باشند و طوفان ها هوس وارونه کردنش را در سر نپرورانند. با قایق مهرانی می شود در میان موج های متلاطم، آرام به سوی ساحل رفت. اصلا با این قایق می شود روی این موج ها سوار شد و به پیش رفت. بادهایی که می وزد در دریا که می شود از آنها ترسید، می شود در قایق نشست و بی خیال، احساسشان کرد؛ اما می شود بادبان قایق را بالا کشید تا زودتر به ساحل رسید. بادها وقتی که سرگردانند، اهل آشوب اند. بادبان مدارا را بالا بکش، تا بادها گرفتار تو بشوند، نه تو گرفتار بادها. گرداب است کارش بلعیدن است. گویی که دریا را هم می خواهد ببلعد برای خودش. سیر نمی شود این گرداب. قایق تو هر اندازه بزرگ، برای این گرداب یک لقمه است. نزدیک شدن به این گرداب، نشان شجاعت نیست، نشانه حماقت است. دریا آرام باشد، ولی فانوس دریایی روشن نباشد، در صفحه تاریک شب معلوم نیست، ساحل را پیدا کنی. در میان تلاطم موج ها، وقتی نگاهت به فانوس دریایی گره می خورد، امید در چشمانت برق می زند. از تلاطم نترس، این تاریکی است که وحشتناک است. با فانوس دانایی، راه رسیدن از دریا به ساحل را پیدا کن. اگر مقصدت را درست نشناسی، راه زندگی را نمی وشد طی کرد. حیرت و سردرگمی، عاقبت کسی است که بی آن که هدف را بشناسد، راه را طی می کند. تو مسافر این راهی. چرا خودت را نشناخته، دل به دریا می زده ای؟ راستی تو که تنها نیستی. همسفری هم داری. می شود همسفر را نشناخته، سفر آغاز کرد؟
تعداد کل : 12
بدون وضعیت : 11
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 0