ویژگی های قرآنی شهید ابراهیم هادی
کتاب حاضر، ویژگی های فردی شهید ابراهیم هادی را بیان کرده، و در ضمن هریک آیه از قرآن در مورد آن ویژگی ذکر کرده است.
گزیده کتاب گزیده1: از بزرگان محل و مسجد ماست. کنارش نشستم و گفتم از ابراهیم برایم بگو. سکوت کرد. چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم. محیط فاسد قبل از انقلاب. میخواستم کار را رها کنم. میخواستم به دنبال هرزگی بروم و… آن روز سرکار نرفتم. ابراهیم هم سر کار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت کند. صاحب کار من که از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یکباره مرا دید. جلو آمد و یک کشیده محکم در صورت ابراهیم زد! فکر کرده بود او باعث گمراهی من است! اما ابراهیم … برای خدا صبر کرد. صبر کرد تا توانست مرا آدم کند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سکوتش این آیه را فریاد می زد: وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/۷) گزیده2: با ابراهیم به سمت مقر سپاه میرفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو میخونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمندههارو انجام میدهیم. این هم مثل نمازه. با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شاءالله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خود میبینی... گزیده3: ” یکی از فرماندهان دشمن اسیر شد. میگفت: من وقتی به سمت ایرانیها نگاه کردم، دیدم تمام صحرا پر از رزمنده است! وقتی همراه با نیروهایم اسیر شدیم، با تعجب دیدم که فقط چند رزمنده نوجوان ایرانی بالای سر ما هستند!! “ گزیده4: ” ۱. همه چیز دست خداست رابطه عاشقانه ای با خدا داشت. این را از صحبتهای خصوصیاش میفهمیدم. من از بقیه نیروهای رزمنده کوچکتر بودم. غیر مستقیم مرا نصیحت میکرد. یکبار به من گفت: خدا، خدا، خدا. همه چیز دست خداست. تمام مشکلات بشر به خاطر دوری از خداست. ما باید مطیع محض باشیم. او از سود و زیان ما خبر دارد. هرچی گفته باید قبول کنیم. خیر و صلاح ما در همین است. بعد به من گفت: این آیه رو ببین، چقدر خدا قشنگ با ما حرف زده. آدم میخواد از خوشحالی فریاد بزنه: أَلَیسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) “ گزیده5: اکثر دوستان ابراهیم تاکید داشتند اگر با ابراهیم رفیق نمی شدند به فساد کشیده می شدند. آن ها دیده بودند که برخی رفقایشان به خاطر دوستی های نادرست، فاسد و نابود شدند. اما ابراهیم خیلی خوش برخورد بود. شوخی می کرد و می خندید. او غیر مستقیم رفقا را به ورزش و معنویات دعوت میکرد و وقت های خالی آنان را پر می کرد. رفیقی مثل ابراهیم می تواند ما را به اعلی علیین ببرد و رفیقی دیگر می تواند ما را به قعر جهنم ببرد. چرا که ناله بیشتر اهل جهنم از رفقایشان است : يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا:ای وای بر من، کاش فلان ( شخص گمراه ) را به دوستی انتخاب نکرده بودم! ( فرقان /28) گزیده6: واقعا مهم است که انسان بتواند در اوج عصبانیت خودش را کنترل کند خیلی ها را میشناسیم که با وجود ایمنی ظاهری اما در زمان عصبانیت هیچ کس نمی تواند مانع آنها شود اما ابراهیم... ✅ از دست یک شخص مشکوک در میان رزمندگان خیلی عصبانی شد. شنیده بود گناه زشتی انجام داده و از محل استقرار رزمندگان رفته. ابراهیم اسلحه را برداشت سوار موتور شد و رفت. با خودم گفتم حتماً با او برخورد تندی خواهد داشت. ساعتی بعد برگشت بدون اینکه کاری کرده باشد. ابراهیم گفت: با خودم فکر کردم که من نباید زود عصبانی شوم، اگر گناهی مرتکب شده باید دادگاه بررسی و قضاوت کند برای همین برگشتم. خشمگین شدن و در خشم تصمیم گرفتن کار درستی نیست چرا که خداوند می فرماید: الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ:همانان که در آسایش و (زمان) تنگدستی انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. ( آل عمران /134)
تعداد کل : 57
بدون وضعیت : 44
در حال مطالعه : 2
در قفسه : 3
در کتابخانه : 8
خراب : 0
گمشده : 0