بحث ما درباره ی تعليم و تربيت در اسلام است . تعليم و تربيت بحث ساختن افراد است . يک مکتب که دارای هدف مشخص است بايد يک سيستم خاص آموزشی داشته باشد مکتبی که می خواهد در مردم طرح های خاص اخلاقی اقتصادی و سياسی را پياده کند برای انسانها می خواهد اعم از جامعه يا فرد که در مورد همين بايد بحث شود .
اگر هدف جامعه باشد افراد بايد اين طرح ها را ياد بگيرند و در جامعه
پياده کنند . در اسلام هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع .
يعنی اینکه يا بايد افراد تربيت کرد برای جامعه يا اينکه برای خودشان در حيطه ی فردی و يا اينکه خود مقدمه ای باشند برای اهداف اجتماعی .
گزیده کتاب
گزیده کتاب:
خلاصه کتاب های شهید مطهری : تعلم و تربیت در اسلام
پرورش استعدادها
تربیت به طور کلی با صنعت یک فرق دارد که از همین فرق انسان می تواند جهت تربیت را بشناسد صنعت عبارت است از «ساختن» به معنی این که شی یا اشیائی را تحت یک نوع پیراستنها و آراستنها قرار می دهند. ولی تربیت عبارت استاز پرورش دادن یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یک شی موجود است به فعلیت درآوردن و پروردن. و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است و اگر این کلمه را در مورد غیرجاندار به کار ببریم یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است و اگر این کلمه را در مورد غیرجاندار به کار ببریم مجازاً به کار برده ایم نه این که به مفهوم واقعی آن شی را پرورش داده ایم یعنی یک سنگ و یا فلز را نمی شود پرورش داد آن طور که یک گیاه یا یک حیوان و یا یک انسان را پرورش می دهند این پرورش دادن ها به معنی شکوفا کردن استعدادهای درونی آن موجودها است که فقط در مورد موجودهای زنده صادق است و از همین جا معلوم می شود که تربیت باید تابع و پیرو فطرت، یعنی تابع و پیرو طبیعت و سرشت شی باشد)