برای نوجوانان
ادعایی نداشت.خیلی ساده زندگی می کرد.با همه ی مردم صمیمی بود .بسیاری از نزدیک ترین دوستانش نیز از کرامات و معنویات او خبر نداشتند .نمی دانستند که این خیاط بی ادعا، یک عارف بزرگ و صاحب کرامت است.نه کلاه متفاوتی بر سر می گذاشت و نه تکیه کلام های عارفانه به خورد مردم می داد.راه رفتن و غذا خوردن و نگاه کردنش هم کاملا عادی بود .هیچگاه از راه شرع ،قدم بیرون نگذاشت و به جلوه گری و ریا کاری روی نیاورد.خیاط مهربان خیابان مولوی یکپارچه اخلاص بود .کتاب شیخ رجبعلی خیاط یک بار دیگر حکایت آن بزرگوار را ورق میزند و در قالبی جدید به مرور خاطرات آن بزرگمرد می پردازد.این اثر نوشته ی حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش است.
گزیده کتاب: ادعایی نداشت.خیلی ساده زندگی می کرد.با همه ی مردم صمیمی بود .بسیاری از نزدیک ترین دوستانش نیز از کرامات و معنویات او خبر نداشتند .نمی دانستند که این خیاط بی ادعا، یک عارف بزرگ و صاحب کرامت است.نه کلاه متفاوتی بر سر می گذاشت و نه تکیه کلام های عارفانه به خورد مردم می داد.راه رفتن و غذا خوردن و نگاه کردنش هم کاملا عادی بود .هیچگاه از راه شرع ،قدم بیرون نگذاشت و به جلوه گری و ریا کاری روی نیاورد.خیاط مهربان خیابان مولوی یکپارچه اخلاص بود .کتاب شیخ رجبعلی خیاط یک بار دیگر حکایت آن بزرگوار را ورق میزند و در قالبی جدید به مرور خاطرات آن بزرگمرد می پردازد.این اثر نوشته ی حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش است.
تعداد کل : 2
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 2
خراب : 0
گمشده : 0