نگاهی به زندگی و تلاش های پروفسور سید محمود حسابی
استاد عشق داستان زندگی پر فراز ونشیب مردی است که در تمام زندگی خود همواره درس ایمان و اعتقاد را با اعمال اش به ما می آموزد. زندگی مردی که با تلاش و پشتکار و با ایمان راسخ و البته به واسطه ی تربیت مادری بزرگ و فداکار بر تمام مشکلات زندگی غلبه کرد و هرگز در این راه مایوس و ناامید نشد. استاد عشق درس زندگی پرفسور حسابی است به قلم فرزندشان ایرج حسابی که روحیه ی تلاش و ایثار را به خواننده می آموزد. پرفسور حسابی در بازگویی روزهای بازپسین از همه می گویند، از پدر، مادربزرگ، همسر و هرکس که در گذر زندگی دستی و آغوشی به مهربانی به سویشان گشوده اند.
گزیده کتاب: "یک ماه بعد، وقت ملاقات و جلسه بعدی بحث من، با اینشتین تعیین شد. وقتی به دیدار او رفتم، برخوردش بسیار صمیمی تر بود و با علاقه ی بیشتری به من نگاه می کرد. وقتی در کنار هم قرار گرفتیم با سادگی گفت: در طول این یک ماه خوب مرا مشغول کردید، به عنوان کسی که در فیزیک تجربه ای دارد باید با شهامت به شما بگویم، نظریه ی شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیک را در جهان متحول خواهد کرد.باورم نمی شد که چه شنیده ام. انتظار هر سخنی غیر از این را داشتم. حس کردم، چشمانم برق می زند، دیگر از خوشحالی نمی توانستم نفس بکشم. اینشتین هم با لبخندی که زد، به نظرم آمد، احساس مرا کاملاً درک کرده است.اینشتین گفت: ولی این را هم باید بگویم، که ترتیبی که در حال حاضر برای آن انتخاب کرده اید، ترتیب متقارنی نیست. باید روی آن بیشتر کار کنید.
تعداد کل : 2
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 1