با امام حسین علیه السلام به همه جا می توان رسید
تنها راه، حسین است؛ با امام حسین به همه جا می توان رسید. عاشورا را باید به عنوان «تنها راه» برای نجات بشر دانست و نه راهی از میان راه های دیگر. باید فهمید که تنها راه، حسین است. امام حسین را به عنوان «یک راه» دانستن، شناختی نیست که به ظهور منجر شود؛ او تنها راهی است که در آخرالزمان میتوان یافت. این درک بزرگ را در سال 61 هجری اصحاب امام حسین تجربه کرده بودند. برای همین وقتی امام، رخصتِ رفتن شان داد و با این که استدلال بر رفتن شان هم درست می نمود(چرا که ماندن و یا رفتنشان در شهادت امام حسین تأثیری نداشت)، اما بی تابانه به پای حسین افتادند، زیرا راهی و جایی دیگر جز او نمیشناختند. راز عظمت شهدای کربلا را در فهم این مطلب دقیق و عمیق باید دانست. انسان 250 ساله را باید در مدار و محوریت امام حسین دید، آنچنان که خودِ اهل بیت، ماجرای امام حسین را این گونه میدیدند. قرآن را نیز با این تقریر باید دید. قرآنی میتواند عامل نجات و سعادت باشد که در وادی عاشورای امام حسین تلاوت شود و الا در سال 60 هم قاریانی بودند که کرسی تدریس و تلاوت خود را بر همراهی با امامِ عاشورا ترجیح دادند و در مدینه ماندند؛ اما از میان همه قاریان آن دوران، امام حسین، حبیب و تلاوتش را ستود: «لله درک یا حبیب! لقد کنت فاضلا تختم القرآن فی لیله واحده». تلاوتی که در فراغت و عزلت و عافیتِ مدینه نبود و خود را به وادی ولایت کربلا رسانده بود و در حریم حسینی قرار گرفته بود. لذا دل رباترین قرآن را هم از حنجره بریده حسین بر فراز منبر نیزه ها باید شنید و از تحلیلهای بعضا قرآنی امثال شمر و عبیدالله بن زیاد و احنف بن قیس ها در لابلای کلامشان نباید واهمه ای داشت که این تلاوتها «وَلَا یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا»(الإسراء/82) است. مرکزیت، عاشوراست و از آنجا باید به عرصه های دیگر نظری و نیز عزیمتی داشت. تنها با امام حسین میتوان فتح الفتوح عالم را به دست گرفت آنچنان که حتی امام عصر هم به این ابزار نیرومندِ عاشورا برای ظهورش محتاج است. راهی جز حضرت حسین نیست و چه خوب که راهی جز او نیست! فهرستی از مباحث: با امام حسین به «درک بهتر قرآن» می توان رسید با امام حسین به « فهم انسان 250 ساله» می توان رسید با امام حسین به «وادی سلوک» می توان رسید با امام حسین به «حریم تربیت» می توان رسید با امام حسین به «قله رفیع تمدن» می توان رسید با امام حسین به «محضر علم» می توان رسید با امام حسین به «عرصه اقتصاد مقاومتی» می توان رسید با امام حسین به «سرزمین اندیشه ورزی و تفکر خلاق» می توان رسید و البته تنها و تنها با امام حسین به این سرفصلها میتوان رسید...
گزیده1: خداوند متعال رسول و پیامبری داشت که قومش بر او مسلّط شده و پوست صورت و سر او را کندند. رسولی از رسولان پروردگار عالمیان نزد او آمد و گفت: پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: آنچه به تو وارد شد را دیدم و به من امر فرمود که تو را اطاعت نمایم حال آنچه میخواهی به من بفرما. وی فرمود: من خواستارم که آنچه به حضرت حسین (ع) از بلا و محنت رسید پیرو آن حضرت باشم. » «امام صادق (ع) فرمودند: اسماعیلی که حق تعالی در کتاب عزیزش از او یاد کرده و فرموده: وَ اذْکرْ فِی الْکتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ، گرفتار قومش شد و او را گرفته پوست صورت و سرش را کندند پس فرشتهای نزد او آمد عرضه داشت: خداوند متعال من را نزد تو فرستاده اکنون آنچه میخواهی به من دستور بده. اسماعیل فرمود: من پیرو حسین بن علی (ع) هستم.
تعداد کل : 2
بدون وضعیت : 1
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 1
در کتابخانه : 0
خراب : 0
گمشده : 0