چرا سقای کربلا تشنه ماند؟
سال هاست در روضه سقا به این اتفاق به ظاهر کوتاه اما بلند و ژرف می اندیشم: در آن لحظه عطش نوش در جان زلال ساقی چه جریان داشت؟ راز عطش ساقی چه بود؟ اباالفضلالعباس چگونه و با کدام منطق و الگو از این انتخاب سربلند بیرون آمد؟ سهم ما از این انتخاب زلال چیست؟ چگونه در مواقع سخت تصمیم گیری، به برکت حضرت عباس روسپید باشیم؟ به راستی چه پشتوانه ای باید داشته باشی تا چنین هنرنمایی کنی؟ دو مطلب مهم در این اثرقابل ذکر است: نخست: مطالعه این لحظه حساس تاریخ، باور همه عباس دوستان را به لحظه لحظه های این شخصیت و فراتر از آن جریان کربلا عمیق ترو دقیق تر خواهد کرد. این جا یک لحظه، محور یک تحقیق و تألیف شده است و اساساً هر لحظه ای که در کربلاست، بوی ابدیت می دهد. دوم: آن که در دل انتخاب عاشورایی حضرت ساقی به انتخاب های خودشان نیز نگاهی بیندازندو بدانند برای انتخاب درست به چه چیزهایی باید توجه داشته باشند و چه لوازمی را ملتزم باشند.
گزیده1: اگر عباس باشی، آب نخوردن در اوج عطش به سادگی آب خوردن خواهد بود. اگر عباس باشی و در حسین ذوب شده باشی، مثل آب خوردن، آب نخواهی خورد. کربلا چه الگوی شگفتی است! آب نخوردنِ ساقی تشنه لبش هم حکایت ها دارد گزیده2: گاهی انسان تشنه است و آب هم نیست، انسان در آن تحمل می کند، اما وقتی تحمل سخت تر می شود که آب در مقابل تو جاری باشد و تو ننوشی؛ در این صورت بیشتر تشنه خواهی شد. عباس می خواست به لب های تشنه امامش شبیه شود؛ برای همین خواست تشنه تر شود …
تعداد کل : 2
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 2
در کتابخانه : 0
خراب : 0
گمشده : 0