مناظره ای بین شمر و حر
از میان همه نقش های دشمن، «شمر» ایفاگر نقشی خاص است. چه شد که یکی شمر شد و دیگری حر؟! این دو که در بخشی از داستان از یک نفر یعنی ابن زیاد خط می گرفتند؟ اما چه شد که یکی ذلیل عالم شد و دیگری عزیز؟ چه شد که یکی مشمول لعن هر روزه عاشوراخوانان تاریخ است و دیگری لایق سلام؟! برخی اشخاص فقط خودشان هستند، اما ظرفیت برخی آنقدر بالاست که فراتر از خودشان هستند! اینها دیگر «شخص» نیستند، «شخصیت» اند؛ مثل «شمریت» یا «حرّیت» ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی دارد. این هشدار و انذاری برای امروز و فردای ما است. «شمریت» و «حرّیت» اتفاق هایی هستند که می توانند تکرار شوند و این اثر تلاشی است برای واکاوی شاخص ها و عناصر این دو اتفاق تا دو راه و روش و دو سلوک و منش را مقابل چشم خواننده گشوده باشد.
گزیده کتاب: شمری که فرستاده و نماینده «عبیدالله بن زیاد» است. اما وقتی نام فرستاده و نماینده ابن زیاد آورده می شود ذهن ها به طور ناخودآگاه به یک شخصیت دیگر متمایل می شود: «حر بن یزید ریاحی» چه شد که یکی شمر شد و دیگری حر؟! این دو که در بخشی از داستان از یک نفر یعنی ابن زیاد خط می گرفتند؟ اما چه شد که یکی ذلیل عالم شد و دیگری عزیز؟ چه شد که یکی مشمول لعن هر روزه عاشوراخوانان تاریخ است و دیگری لایق سلام؟! برخی اشخاص فقط خودشان هستند، اما ظرفیت برخی آنقدر بالاست که فراتر از خودشان هستند! اینها دیگر «شخص» نیستند، «شخصیت» اند؛ مثل «شمریت» یا «حرّیت» ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی دارد. این هشدار و انذاری برای امروز و فردای ما است. «شمریت» و «حرّیت» اتفاق هایی هستند که می توانند تکرار شوند و این اثر تلاشی است برای واکاوی شاخص ها و عناصر این دو اتفاق تا دو راه و روش و دو سلوک و منش را مقابل چشم خواننده گشوده باشد. گزیده2: تا آب پیدا نشود، مشخص نمی شود چه کسی شناگر خوبی است! به عبارت دیگر بعضی آب پیدا نکرده اند و الاّ شناگر خوبی هستند. به بعضی باید فرصت داد و البته خدا کند برای بعضی ها ترجیحا آب پیدا نشود! خدا کند خدا به بعضی فرصت ندهد تا خودی نشان دهند که اگر خودی نشان بدهند و ضمیر خود را بروز دهند، شاید عالم را شرنده کنند و روی شمر را سپید! چرا که آن ها هم شمرهای خوبی هستند! بایذ از این «شمر بالفعل» که در سال 61 برای همه عالم رونمایی شد، درس عبرت گرفت برای آن ها که هنوز «شمر بالقوه» ای در درونشان دارند. آن ها اگر برای سر بریدن این شمر بالقوه دست به کار نشوند، او بیکار نخواهد نشست و تا برایشان فاجعه ای رقم نزند، آرام نمی گیرد. شاخص های شمریت راهنمای این مسر است؛ راهی که روزگاری، شمر را شمر کرد. این جاده مجرب است! شمر شدن در آن تضمینی است! هر که این راه را بپیماید و این صفات و رفتار را در خود داشته باشد، باید منتظر آن روز ناگوار باشد. در مقابل بهانه ای برای آشتی با خدا باز گذاشته اند. راهی برای «حر شدن» برای به فعلیت رساندن گشوده اند با مصداق جناب حر، حر بالفعل! هر کسی می خواهد با امام حسین آشتی کند، بیاید. هر کس گناهکار است مبادا نا امید بشود. حسین مهربان توبه پذیر، حر را پذیرفت و با این پذیرش دروازه ای برای عالم پس از حر گشود. به واسطه حر دری گشوده شد تا همگان را سهمی از توبه و حریت باشد به برکت حسین. همه می توانند حر بالفعل باشند اگر مثل حر، اهل اراده و همت و تفکر و تصمیم باشند. «المنة لله که در میکده باز است...»
تعداد کل : 17
بدون وضعیت : 4
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 3
در کتابخانه : 10
خراب : 0
گمشده : 0