زندگی شهید ابوالفضل رحیمی (قصه سرداران ج3)
«مردها زود بزرگ میشوند» از مجموعه قصه سرداران، کتابی بر اساس زندگی شهید ابوالفضل رفیعی و نوشته اصغر فکور است. پیکر این شهید چندی پیش، بعد از اینکه در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ با نام شهید گمنام در دانشگاه فردوسی مشهد به خاک سپرده شدهبود، در تابستان ۱۳۹۶ با آزمایش D.N.A شناسایی شد. سردار ابوالفضل رفیعی در جنگ تحمیلی، جانشین فرمانده لشکر ۵ نصر استان خراسان بود. او در ۱۲ اسفندماه ۱۳۶۲ در عملیات خیبر، در جزیره مجنون به شهادت رسید.
بخش کوتاهی از کتاب: به شهر نگاه کردم. تاریکتر از شبهای گذشته است. هاشمزل زده به پایین تپه و یک لحظه نگاهش را برنمیدارد. آهستهمیپرسم آن پایین چه خبر است. هاشم رو به طرفم میکند و باانگشت نقطههای روشن داخل شهر را نشان میدهد: ـ آن چراغها را میبینی؟ فکر کنم ضدانقلابها باشند. با شنیدن صدای پا برمیگردم به عقب. آقاابوالفضل رامیبینم که لبخند به لب دارد. دندانهایش زیر نوری کورسو کهاز ستارهها میتابد، برق میزند. ـ سلام، خسته نباشید. ابوالفضل آماده و سرحال است. ـ سلام برادر رفیعی. آقاابوالفضل کنارم میآید و با نگاه خیره به عمق شهر چشممیدوزد. ـ آمادهای؟ با این سؤال، برمیگردد و سر تا پایم را برانداز میکند. ـ خشاب اضافی هم همراه خودت بیاور. تو جنگهایخیابانی، آدم نمیتواند حساب گلولههایش را داشته باشد. امشب قرار است یک پاکسازی درست و حسابی انجامبدهیم. همه میدانیم که ضدانقلاب به دنبال انتقام است، چون تاحالا ضربات مهلکی خورده. ـ تا قبل از غروب آفتاب، شهر را از دستشان میگیریم. از روحیه آقاابوالفضل خوشم میآید. اصلاً ترس برایشمعنی ندارد. یادم هست اوّلین روزی که به شهر سقز آمدم، ابوالفضل آمد و چشم در چشمم دوخت. هنوز با اوضاع شهرآشنا نبودم. دستم را گرفت و گفت: «امشب یک بسماللّه میگوییو راه میافتیم.»
تعداد کل : 1
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 0