10 قصه از زندگانی امام زمان (ع)
کتاب حاضر به 10 قصه از زندگانی امام زمان (ع) می پردازد. این کتاب برای کودکان و نوجوانان فراهم شده است. کتاب 10 قصه از امام زمان (عج) برای بچه ها، نوشته فریبا کلهر است و در انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است. قصه هایی با عناوین نرگس خاتون در راه است،بانویی به اسم ملیکه،خواستگاری،بمان حکیمه،خبری که راست بود،جعفر دروغگو،سه نشانه،دل تنگ سرداب،اولین رابط،آخرین رابط.
گزیده1: من سلیل هستم مادر پسری به اسم حسن. حالا دیگر پسر عزیزم بزرگ شده بود. دلم میخواست ازدواج کند. دلم میخواست همسر خوبی برایش انتخاب کنم. همسری که لایق او باشد، به همه دخترهایی که می شناختم فکر کردم... گزیده2: برای دیدن این کودک عزیز به شهر سامرا رفتم. یک راست به خانه امام حسن عسکری علیه السلام رفتنم و با چشم دنبال کودک گشتم .اما کسی را ندیدم. امام را کنارش نشاند. به رویم لبخند زد. از حال و روزم پرسید. از کسب و کارم پرسید. امان خوشحال بود. این را از نگاهش فهمیدم. من جواب سوال هایش را می دادم اما حواسم به کودکی بود که برای دیدنش آن همه راه آمده بودم. امام فهمید در دلم چه میگذرد. گفت:« از زمانی که خداوند انسان را آفریده، زمین را بی حجت نگذاشته است. از برکت وجود حجت خداست که باران می بارد. و گیاه می روید .»پرسیدم :«جانشین بعد از شما کیست؟»امام بلند شد. پرده میان دو اتاق را کنار زد. پشت پرده رفت و من از خودم پرسیدم:« کودکی که میگویند متولد شده است کجاست ؟چرا هیچ نشانه ای از وجود یک کودک در این خانه نیست؟!» برگرفته از صفحه 65 کتاب
تعداد کل : 1
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 0