نگاهی نو به زندگی امام صادق(ع)
ششمین باغبان اندیشه داستان بلندی است درباره روزگار و زندگی امام صادق(ع) که شاعر و نویسنده معاصر عراقی(کمال السید) آن را نوشته است .وی در این نوشتار، زوایای مختلف زندگی آن حضرت را همراه با حوادث تاریخی آن زمان در بیست و هشت فصل کتاب شرح می دهد .این کتاب برنده کتاب سال حوزه علمیه قم نیز شده است.
گزیده کتاب: فراز 1: عطر و مسواک زدن را از کارهای پیامبران بر می شمرند و رنگ کردن موی سپید را باعث تقویت نور چشم، رویش مو، خوش بویی بدن و آرامش بخش برای همسر اعلام می کرد. خود نیز محاسن اش را همواره با حنا و گیاهی به نام (کتم) رنگ مشکی می زد. صفحه 18فراز 2: در هشدار بر نخوردن غذای حرام و میانه روی در خوردن غذای حلال تأکید می کرد و شکمبارگی را باعث ناراحتی معده و تنبلی و بازماندن از انجام عبادت ها و دیگر فعالیت ها دینی و نیکوکاری می دانست. صفحه 21 فراز 3: قرآن را چنان با آوایی خوش می خواند که سقّایان با همه سنگینی مشک های آب در کوچه می ایستادند تا به آن گوش فرا دارند. صفحه 23 فراز 4: عوامل آرامش و کامیابی را این چنین برمی شمرد: خوش خلقی؛ برون آراسته؛ بخشش ثروت های افزون بر نیازهای زندگی؛ رهاکردن حرف بیهوده؛ انصاف ورزی با مردم، قناعت مندی؛ دوستان شایسته؛ تندرستی؛ دارا بودن خانه؛ همسر شایسته؛ خواب شبانه و... صفحه 29 و30 فراز 5: در خصوص آرامش و آسودگی این چنین دعا می کرد: خداوندگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست و آبرویم را میان مردم نگهدار. ارزشم را با نیازمندی به مردم کم نکن، تا از روزی خوارانت روزی بخواهم و دست نیاز به سوی آفریدگان تبهکارت دراز نکنم و به ستایش (و چاپلوسی) کسی که به من چیزی بخشیده و به نکوهش کسی که به من نداده گرفتار شوم. صفحه 32 فراز 6: امام سجاد علیه السلام از زبان پیامبر گرامی می گفت: شش چیز را به من قول بدهید، تا من بهشت را برای شما تضمین کنم: وقتی حرف می زنید، دروغ نگویید. هرگاه وعده ای می دهید، انجامش دهید. زمانی که شما را امین قرار می دهند، خیانت نکنید. چشمان خود را از نگاه نابجای فرو بندید شهوت خویش را از حرام بازدارید. دستان و زبانتان را از آزار دیگران باز دارید. صفحه 49 فراز 7: درباره نقش کلیدی نماز در پیشگیری از لغزش ها، از نیاکانش روایت می کرد: تا زمانی که بنده مراقب نمازهای پنجگانه خویش است، شیطان هماره از او می ترسد؛ اما زمانی که نماز را ترک می کند، شیطان بر او جرأت می یابد و وی را در گناهان بزرگ می افکند. صفحه 229 فراز 8: امام صادق علیه السلام می فرمود: اما سجاد علیه السلام همیشه با گروهی سفر می کرد که او را نشناسند. شرط می کرد که جزء خدمتکاران آن ها باشد و نیازهایشان را بر طرف سازد. یک بار... مردی او را شناخت و به کاروانیان گفت... شتابان به سویش دویدند و دست و پایش را بوسیدند و گفتند: ای پسر رسول خدا! می خواهی ما را جهنمی کنی؟! اگر با زبان یا رفتارمان به تو بی ادبی می کردیم، برای همیشه جهنمی نمی شدیم؟!... - یک بار با گروهی به مسافرت رفتم که مرا می شناختند. به خاطر پیامبر با من رفتاری داشتند که سزاوار آن نبودم. ترسیدم شما هم این گونه باشید. بنابراین، گمنامی محبوب من است. صفحه 478 و 479 فراز 9: از غیبت کردن دوری کن، چرا که آن، غذای سگ های دوزخ است و بدان که هر کس عیب دیگران را زیاد پی گیری کند، عمل او خود گواه بر این خواهد بود که در وجود او نیز عیب بسیار است. صفحه 336
تعداد کل : 10
بدون وضعیت : 5
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 5
خراب : 0
گمشده : 0