کتاب «فطرت» اثر «مرتضی مطهری» است. این کتاب در مورد معنای فطرت از دیدگاههای مختلف است. نویسنده با تعریف مفهوم «فطرت» به معرفی «فطریات انسان» میپردازد. «تکامل اصالتهای انسانی» یکی از مهمترین فصول مطرحشده در این کتاب است. در توضیحات ناشر آمده است: «"فطرت" به تعبیر استاد شهید مطهری "امالمسائل" معارف اسلامی است و بنابراین از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. استاد مطهری در این کتاب ابتدا معنای "فطرت" و تفاوت آن را با "غریزه" و "طبیعت" روشن میسازند. سپس نظریات گوناگون مطرح در خصوص چگونگی معلومات فطری را طرح کرده، نظر قرآن را با ذکر آیاتی چند از کلام وحی ارائه مینمایند. فصول بعدی کتاب به توجیه گرایشهای مقدس و انسانی، تکامل اصالتهای انسانی، مبنا و منشأ مذهب و نقد نظریات گوناگون در این باب اختصاص یافته است.» این کتاب را «انتشارات صدرا» منتشر کرده است.
خلاصه کتاب :
شهید مطهری در این کتاب ابتدارا در لغت و معنا وسه هم خوانواده ان که در ادبیات دینی ما دال برفطرت هستند مثل صبغت و غریزه را مطرح میکند ومی گوید فطرت یعنی خلق چیزی بدون طرح قبلی که امری غیر اختیاری وتکوینی است که مختص انسان است . فطرت در دو بعد شناختها که فطریات ودر بعد خواسته های جسمانی مانند خواب وبعد روحی که پنج امر فطری را در خود جاداده است من جمله حقیقت جویی و خیر اخلاقی و زیبایی و خلاقیت و ابداع و عشق وپرستش است وادله آن دراین جا شهید شش (صریح وغیر صریح) اشاره کرده است من جمله آیه فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا (آیه ۳۰ سوره روم) ودر روایات سه روایت را می آورند مثل «کلّ مولود یولد على الفطرة فابواه یهوّدانه او ینصّرانه اویمجّسانه» انواع فطرت ادراکی یعنی یک فطرتی است که عقل انسان بالفطره آن رامی پذیرد وبرای پذیرش اش نیاز به معلم ومدرسه نیست واحساسی انسان بالفطره یه سوی خدا گرایش و کشش دارد جذب می شود
در فصل دو مبحث ملاک تکامل چیست؟ در جواب از سوال اینکه آنسانی که در حال تغییر است وانواع تکامل ومفهوم تکامل را مطرح کرده است که د می گوید اصل بحث تکامل یک امر فطری است ولی گاهی انسان تکامل سعودی دارد که واقعا پیشرفت کردن است ولی گاهی تکامل نزولی است که پسرفت وعقب گرد انسان را به دنبال خواهد داشت و شهید در ا اسلام اصول وارزش انسانی ثابت هستند وتکامل در آنها معنا دارد و در فصل چهارم منشاء ودین کجاست چند نظریه مثل
(1) فویر باخ : خودبیگانگی از انسانیت
(2) کنت واسپنسر : مذهب مولد جهل است
(3) راسل : دین ناشی از ترس وزبونی است
(4)مارکسیسم اختراع طبقه حاکم است
(5) دوریکهم تجلی روح اجتماعی انسانهاست را می آورد و رد می کند در آخرهم نظریه
(6) اسلام : دین امری فطری و ثایت است را می آورد.