تبیین مسئله عدل خداوند
کتاب عدل الهی،کتابی به قلم شهید مرتضی مطهری ست و در باب موضوع عدل الهی به قلم ایشان به رشته تحریر در آمده است. این کتاب در سالهای حدود ۱۳۵۰ نوشته شده است و در آن شهید مطهری، تلاش کردهاند مسئلهی عدل الهی را، با توجه به ابعاد و بحثهای گستردهای که در خصوص این مسئله قرار دارد، برای همگان مطرح کنند. عدالت از مفاهیم بنیادین دینی بوده که همه ادیان الهی با هدف تحقق این اصل از سوی خدای متعال به واسطه انبیاء نازل گشتهاند. مهمترین دغدغه پیامآوران الهی بعد از شناخت خدا و نزدیککردن انسان به او، ایجاد و بسط عدالت بودهاست. دین اسلام نیز به عنوان خاتم ادیان، تحقق عدالت را در سرلوحه اهداف خود قرار دادهاست. در این خصوص باید خاطرنشان کرد که وجود ۲۹ آیه از قرآن در باب عدالت، شاهدی بر اهتمام اسلام بر این اصل است. لذا اهمیت این موضوع ما را بر آن داشت تا به بررسی مفهوم عدالت در اندیشه شهید مطهری بپردازیم. مهمترین سوال در باب عدل الهی این است که خداوند بر اساس عدل عمل میکند یا هر کاری که خداوند انجام داد عدل است. این سوال را اینگونه میتوان توصیف کرد که آیا ممکن است مثلاً خداوند در روز قیامت، مومنی را به جهنم ببرد و کافری را روانهی بهشت کند، یا این کار، بر اساس قوانینی که بر افعال خدا حاکم است ناشدنی و مردود است؟ در این کتاب سعی شهید مطهری بر این بوده است که این مسئلهی دقیق و بغرنج فلسفی را به زبانی ساده و همهفهم، برای مخاطبانش بیان کند. همچنین ایشان مسائلی مانند مسئلهی شرور، آثار اعمال (اعمال ماتقدم و ماتاخر) ، اعمال نیک غیر مسلمانان و ... را نیز در این کتاب مطرح کردهاند؛ مسائلی که هر جوان و نوجوانی در زندگیاش به آنها برخورد میکند و با آنها درگیر است. بیان شیوا و احاطهی مثالزدنی شهید مطهری به مباحث ارائهشده در این کتاب، آن را به عنوان یکی از بهترین منابع برای جویندگان دانش قرار داده است. تجدید چاپهای متعدد کتاب تا کنون این ادعا را ثابت میکند. در این جهان، هر عمل انسان اثری دارد. البته اصل و تجسم عینی عمل در آخرت مشخص خواهد شد و در آن جاست که هر کس هر عمل خود را مطابق با آن چیزی که هست میبیند و با آن روبهرو میشود و نتایج این جهانی اعمال، تنها آثاری کوچک و ناچیز از آنهاست. نکته این جاست که خداوند نیکی و بدی به خلق خود را زودتر از سایر اعمال پاسخ میدهد و معمولاً آثاری از آن، در این دنیا برای افراد ظاهر میشود. به همین دلیل است که بدی به پدر و مادر را میتوان یکی از کارهای ناپسندی دانست که در دنیا خیلی زود گریبان عامل را میگیرد و او را به عاقبتی بد و فرجامی نامطلوب میرساند. زیرا پدر و مادر انسان از نزدیکترین انسانها به افراد هستند و به همین دلیل نتیجهی رفتار با آنان زودتر از دیگر رفتارها با دیگر مردم نتیجهی خود را ظاهر میکند: دنیا موسم کشت است و آخرت فصل درو. ولی گاهی برخی از اعمال در همین دنیا، نتایج خود را نشان میدهد و به اصطلاح، کشتهها درو میگردد. البته این دریافت ثمره عمل و درو کردن کشته، نوعی از جزای الهی است ولی جزای کامل نیست. محاسبه دقیق و مجازات کامل در آخرت انجام میگیرد. دنیا خانه عمل است و احیاناً جزا هم در آن دیده میشود، ولی آخرت صد در صد خانه جزا و حساب است، در آنجا مجالی برای عمل نیست. کارهایی که مربوط به مخلوق خداست، خواه نیکی و خدمت به خلق باشد یا بدی و صدمه به مردم، غالباً در همین دنیا پاداش و کیفری دارد بیآنکه چیزی از جزای اخروی آنها کاسته گردد. بدیکردن با والدین، در همین جهان کیفر دارد، مخصوصاً اگر آن بدی- العیاذ باللّه- کشتن والدین باشد. حتی اگر پدر و مادر انسان فاسق و یا کافر هم باشند باز هم بدی به آنها بی عکسالعمل نمیماند.
گزیده1: عدل چیست ؟ اولین مسألهای که باید روشن شود این است که عدل چیست ؟ ظلم چیست ؟ تا مفهوم اصلی و دقیق عدل روشن نشود هر کوششی بیهوده است و از اشتباهات مصون نخواهیم ماند . مجموعا چهار معنی و یا چهار مورد استعمال برای این کلمه هست : الف . موزون بودن : اگر مجموعهای را در نظر بگیریم که در آن ، اجزاء و ابعاض مختلفی بکار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است ، باید شرائط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود ، و تنها در این صورت است که آن مجموعه میتواند باقی بماند و اثر مطلوب خود را بدهد و نقش منظور را ایفا نماید . مثلا یک اجتماع اگر بخواهد باقی و برقرار بماند باید متعادل باشد ، یعنی هر چیزی در آن به قدر لازم ( نه به قدر مساوی ) وجود داشته باشد . یک اجتماع متعادل ، به کارهای فراوان اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، قضائی ، تربیتی احتیاج دارد و این کارها باید میان افراد تقسیم میشود و برای هر کدام از آن کارها به آن اندازه که لازم و ضروری است افراد گماشته شوند . از جهت تعادل اجتماعی ، آنچه ضروری است این است که میزان احتیاجات در نظر گرفته شود و متناسب با آن احتیاجات ، بودجه و نیرو مصرف گردد . اینجاست که پای " مصلحت " به میان میآید ، یعنی مصلحت کل ، مصلحتی که در آن ، بقاء و دوام " کل " و هدفهایی که از کل منظور است در نظر گرفته میشود . از این نظر ، " جزء " فقط وسیله است ، حسابی مستقل و برای خود ندارد . همچنین است تعادل فیزیکی ، یعنی مثلا یک ماشین که برای منظوری ساخته میشود و انواع نیازمندیها برای ساختمان این ماشین هست ، اگر بخواهد یک مصنوع متعادل باشد باید از هر مادهای به قدری که لازم و ضروری است و احتیاج ایجاب میکند در آن بکار برده شود . تعادل شیمیائی نیز چنین است ، هر مرکب شیمیائی فرمول خاصی دارد و نسبت خاصی میان عناصر ترکیب کننده آن هست ، تنها با رعایت آن فرمول و آن نسبتها که متفاوت است تعادل برقرار میشود و آن مرکب بوجود میآید . جهان ، موزون و متعادل است ، اگر موزون و متعادل نبود برپا نبود ، نظم و حساب و جریان معین و مشخصی نبود . در قرآن کریم آمده است : « و السماء رفعها و وضع المیزان »[1] . همانطور که مفسران گفتهاند مقصود این است که در ساختمان جهان ، رعایت تعادل شده است ، در هر چیز ، از هر ماده ای به قدر لازم استفاده شده است ، فاصلهها اندازهگیری شده است . در حدیث نبوی آمده است : « بالعدل قامت السموات و الارض » [2] . " همانا آسمان و زمین به موجب عدل برپاست " . نقطه مقابل عدل به این معنی ، بی تناسبی است نه ظلم . لهذا عدل به این معنی از موضوع بحث ما خارج است .
تعداد کل : 3
بدون وضعیت : 1
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 2
خراب : 0
گمشده : 0