خاطراتی از شهید حسین خرازی
نویسنده برای تألیف این کتاب گفت وگوهایی با همرزمانش شهید خرازی، از جانشین لشکر تا فرماندهان گردگان و گروهان انجام داده است. بیش از 2 سال پیاده کردن مصاحبه ها زمان برده و بعد از حدود 6 ماه توانسته این کتاب را منتشر کند. کتاب «زندگی با فرمانده» به صورت 4 رنگ با 80 تصویر سیره عملی و اخلاقی و معنوی شهید خرازی را بررسی کرده است. خاطرات خواندنی و جذاب و تصاویر منحصر به فرد این کتاب این اثر را نسبت به بقیه آثار منتشر شده از شهید خرازی متمایز می کند. کتاب «زندگی با فرمانده» حاصل گفت وگو با همرزمان وی است که در عنوان هر کدام از مطالب نام فردی که با وی مصاحبه شده آورده شده است. وصیت نامه این شهید فصل پایانی کتاب را تشکیل می دهد.
گزیده کتاب كمی آن طرف تر ، نشسته ، دو زانويش بغل كرده بود و های های گريه ميكرد وميگفت : خدايا ما چه جوری جواب اينا رو بديم ؟ رفتم دستم گذاشتم روی شانه اش و گفتم : حسين آقا ، بريم ؟ نگاهی به من كرد و گفت : ما فرمانده ی ايناييم ؟اينا كجان ، ما كجا ! اون دنيا خدا مارو نگه نميداره ، بگه جواب اينا رو چی ميدی ؟ دوباره گفتم : پاشيد بريم . همينطور كه نشسته بود ، گفت :پاهام داره ميلرزه نای بلند شدن نداره . ميخواست زمين را چنگ بزند ، نميدانست براي خودش گريه كند يا برای آن شهيد . زير بغلش را گرفتم و هر طوری بود بلند شد و حركت كرديم .
تعداد کل : 11
بدون وضعیت : 11
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 0
خراب : 0
گمشده : 0