مرد رؤیاها؛ زندگی شهید چمران در آمریکا، لبنان و مصر
«مرد رؤیاها» داستانی است از زندگی شهید چمران در آمریکا، لبنان و مصر که تا پیش از این کمتر درباره آن گفته شده بود. شجاعی در این فیلم نامه می کوشد در فضایی میان یک اثر اکشن و یک ملودرام عاشقانه از زندگی یک مجاهد قلم بزند. بنابراین در ابتدا یک ساختار واقعی و رئال از شخصیت دکتر چمران ارایه می کند. فردی که در عین عمل گرایی، فعالیت بر اساس اصول و شیوه های مبارزه سیاسی و نظامی و چریکی، عاشق پیشه نیز هست و روابط عاطفی زندگی را نیز فراموش نمی کند. «مرد رویا ها» شهید چمرانی را معرفی می کند که به شدت معتدل است و این اعتدال یعنی رعایت همه جوانب و ظواهر زندگی فردی و اجتماعی، توأم با هم. مبارزه و گسیختن از دنیا در عین وابستگی های عاطفی و زمینی. این کتاب با روایت پرکشش و کمتر شنیده شده از آشنایی شهید چمران با همسرش در آمریکا آغاز می شود و در ادامه به ماجرای اعتراض شهید چمران و برخی هم فکرانش در آمریکا به جنایات ساواک و زندان های رژیم پهلوی می پردازد. تحصن چمران در معبد مجاور با سازمان ملل و نیز اعتراض وی و دوستانش در مقابل سفارت ایران در آمریکا، ماجرای ورود جسورانه آن ها به سفارت، ماجرای ساماندهی راهپیمایی پنجاه مایلی جوانان ایرانی در آمریکا در اعتراض به شاه و واکنش آمریکایی ها به آن و چگونگی تلاش چمران برای لغو اعطای مدرک دکترای افتخاری به شاه در آمریکا از بخش های تاریخی متن این فیلم نامه است که پیش از این کمتر در مورد آن سخنی به میان آورده شده بود. دیگر بخش «مرد رویاها» به ماجرای حضور چمران در مصر در دوران زمامداری جمال عبدالناصر و رفتن به دفتر وی، دریافت کمک های نظامی از او برای آموزش نیروهای چریکی، آشنایی با امام موسی صدر و مهیاشدن امکان حضور چمران در لبنان اختصاص دارد.
روز-خارجی-مقابل سازمان ملل عدهی زیادی خبرنگار، با ضبط و دوربین عکاسی و دوربین فیلمبرداری در مقابل در تجمع کردهاند و تلاش میکنند که وارد سازمان ملل شوند. چندین مامور جلوی هجوم خبرنگاران را گرفتهاند و میکوشند آنها را پس بزنند. سر و صدا و هجوم و ازدحام، ماموران را کلافه کرده است. در لابهلای خبرنگاران، جوانان ایرانی نیز در حال داد و فریاد به چشم میخورند. از میان صدا و فریادها، این عبارت شنیده میشود. -ما میخواهیم با اونا صحبت کنیم! -ورود خبرنگار به سازمان ملل آزاده! -یک نفر باید علت این وضعیت را توضیح بده! -تحصن در معبد سازمان بی سابقه است! -این حق ماست که با اونا حرف بزنیم! -خواستههای اونا چیه؟ -حداقل اجازه بدین یه یادداشتی بیرون بدن! در این حین، مامور1 خسته و کلافه از در بیرون آید و در حالیکه سعی میکند تظاهر به خونسردی کند، توضیح میدهد. مامور1: عقب تر بایستید. راه رو باز کنید. الان حودشون میآن بیرون، هر سوالی که داشتید بپرسید. آرامش رو حفظ کنید. مامور 1 از مقابل در کنار میرود. در باز میشود و هر ایرانی را یک یا دو پلیس کشان کشان به بیرون میآورند. خبرنگاران کوچه میدهند و جوانان ایرانی سعی میکنند علیرغم وضعیت نامناسبی که دارند، پلاکاردهایشان را بالا نگه دارند تا همه، شعارهایشان را ببینند. آخرین نفر، چمران است که توسط ماموری، از پا کشیده میشود و سرش یکی یکی به پلهها میخورد و پایین میآید.
تعداد کل : 1
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 0