مستندی داستانی از به قدرت رسیدن سلسله آل بویه
«پسران آب و آتش» مستندی داستانی از به قدرت رسیدن سلسله آل بویه است. آل بویه یکی از قدرتمندترین حکومت های شیعی در ایران بود. بنیانگذاران حکومت آل بویه سه برادر به نام های علی، حسن و احمد بودند که در نقاط مختلف ایرانِ آن روز حکومت می کردند. ماجرا از تعبیر یک خواب شروع می شود، پیرمرد نگاهی به پسران ژنده پوش ماهیگیر می کند. شعله های آتش را در چشمانشان می بیند و خبر از قدرتی عظیم می دهد. طالعی درخشان و آینده ای رویایی که در انتظار پسران بویه است. باید سرزمینشان را به زودی ترک کنند و به دنبال سرنوشت بروند، سرنوشتی پیچیده شده در جنگ و نبرد بر سر قدرت. سه دلاور که در طالعشان امارت و فرمانروایی است، از دیلمان راهی سرزمین های دور می شوند. با کوله باری از دعای خیر پدر، با یکدیگر پیمان بسته اند تا آرامش و عدالت را برقرار سازند و این پیمان می شود سرآغاز تشکیل سلسله قدرتمندی از جنس آب و آتش که حتی خلفای عباسی را مجبور به اطاعت می کند و … تاریخ با همه ی اهمیتش نیازمند حوصله است و نویسنده با این علم با قلمی جذاب و در قالب داستان این تاریخ را به مخاطب با شیرینی می چشاند و او را همراه شخصیت های داستان راهی ماجرا می کند .
گزیده1: « پیرمرد ابرو درهم کشید . نگاهی به بویه کرد که از خجالت سرخ شده بود . پرسید : پسر هم داری مرد ؟ - سه تا نان خور . پیرمرد نیم خیز شد و گفت : خواب شگفتی است . هزار سکه نقره می گیرم و معنایش را می گویم . بویه و همسایه اش بعد از لحظه ای سکوت ، یکباره به خنده افتادند و قاه قاه شان تا چند خانه آن طرف تر می رفت . ماهی ها در دست آنها تکان می خوردند ؛ گویی ماهی های لیز قصد فرار داشتند . - خدا پدرت را بیامرزد ! تمام زندگی ما هزار سکه نمی ارزد . پسر شیر کوه که کنجکاو شده بود ، گفت : اگر تفالت نیک باشد شاید یکی از این ماهی ها را به تو بدهیم . - جز هزار سکه باشد ، یک کلمه حرف نمی زنم . پیرمرد برخاست و کیسه اش را پشتش گذاشت . می خواست برود که پسر شیرکوه جلوی او را گرفت و گفت : تو مهمان ما هستی . درست است که فقیر بیچاره هستیم اما مهمان را از خانه بیرون نمی کنیم . اگر چیز خوبی باشد علاوه بر ماهی شاید شام هم مهمان من باشی . بعد یکی از ماهی های بزرگ را برداشت و بابت مزد پیرمرد کنار گذاشت ... . - چند پسر داری ؟ - غلامهایان سه نفرند ... - آینده ای درخشان در انتظار پسران توست . شاهانی بزرگ به اندازه همان آتشی که در خواب دیدی . قلموشان چنان وسعت خواهد یافت که در کتاب ها بنویسند »
تعداد کل : 1
بدون وضعیت : 0
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 1
خراب : 0
گمشده : 0