خاطراتی از شهید حسن طهرانی مقدم
کتاب پیش رو، برش هایی است کوتاه و گزیده شده از مجاهدات غرورآفرین «حاج حسن طهرانی مقدم» که به حق، او را «پدر موشکی ایران» لقب داده اند. به اعتقاد نویسنده، آنچه در این کتاب آمده است، حتی نَمی از دریای عزم و اراده آن سردار نیست. بسیاری از خاطرات و اطلاعات تاریخی، به دلایل امنیتی و سیاسی ناگفته یا ناقص گذارده شده اند. جمعی نیز گفتنی های خود را مشروط به نبردن نامشان بیان کردند که از آنان با عنوان «محفوظ» یاد شده است. گفتنی است این اثر به تصاویری رنگی از آن شهید مزین شده است.
گزیده کتاب گزیده1: همیشه می گفت: «کاری که ما می کنیم خیلی حساس است و اهمیت دارد.» اعتقاد داشت این موشک ها در واقع اختراع شیعه است و می گفت: «می خواهم روی این موشک ها بزنم "ساخت شیعه" و به اذن خدا و کمک اهل بیت کاری خواهیم کرد که آیندگان خواهند فهمید چقدر اهمیت دارد.» گزیده2: *نصیحت شهید طهرانی مقدم به علی پروین […]با آدمهای بزرگ ورزشی جلسه گذاشتیم که یکی از آنها «علی پروین» بود. آن زمان علی پروین «پرسپولیس» را در اختیار نداشت و خانهنشین بود. از طریق یکی از دوستان به نام «مهدی گنجی» جلسهای با علی پروین هماهنگ کردیم و سه نفری به گفتوگو در اینباره نشستیم. یادم هست وقتی علی پروین، حاج حسن را دید، انگار 50 سال است او را میشناسد. خیلی خوشبرخورد، با ادب و با کمالات کنار حاج حسن آقا نشسته بود و با هم شوخی میکردند. بحث ورزشی که شد، علی پروین به کاپهای ویترینش اشاره کرد و گفت: «حاج حسنآقا! میبینی. این کاپها را زمانی که من در پرسپولیس بودم به دست آوردم» حاج حسن گفت: «حاج علیآقا! برای آخرتتان چه جمع کردید؟ میخواهید این کاپها و این مقامها را در آن دنیا جمع کنید و بگویید خدایا، من کاپ دارم؟ خب، همه کاپ دارند، آیا وزن کارهای فرهنگی و معنوی شما هم اندازه وزن این کاپهایتان هست؟ از این بابت هم خودتان را بالا کشیدهاید؟» بعد با تواضع خودش را مثال زد و ادامه داد: «من هم کاری نکردم ولی شما الگوی مردم و جوانها هستید. بیایید در بخش فرهنگی کار دیگری انجام بدهید» مثالی هم آورد و گفت: «وقتی شما بروید در نماز جمعه و نماز جماعت شرکت کنید، میبینید که مردم چقدر از شما الگو میگیرند و چون علی پروین در نماز جمعه، راهپیمایی، کار خیر، شرکت کرده، آنها هم میکنند. آن وقت شما توانستهاید جوانها را به نماز جمعه بکشانید. لذا بیایید در بحث فرهنگی کار کنید. همین مقدار که مدال دارید، به همین اندازه هم بیایید، در بحث معنوی و فرهنگ کار کنید، اینها دست شما را در آخرت میگیرد و انسان را نجات میدهد، گرهگشای انسان است و انسان را جاودانه نگه میدارد، والا کاپ را خیلیها بردهاند و تمام شده است.» علی پروین که چشمانش قرمز شده بود، گفت: «حاج حسنآقا! من رفیقی مثل شما نداشتیم که چنین حرفهایی را به من بزند. همه آمدند و بهبه و چهچه کردند و رفتند. شما آمدید و دلم را روشن و چشمم را باز کردید. بنده در خدمت شما هستم. باعث افتخار من است که در کنار شما و در خدمت شما باشم که هم دنیا را دارم و هم آخرت را». گزیده3: *نابودی اسرائیل به دست شیعه میگفت: «نابود کردن اسرائیل فقط به دست شیعه است. خود اسرائیلی ها هم متوجه شدهاند و دارند کار میکنند، ما هم نباید بیکار بنشینیم.» هر کاری و هر طرحی که ما داشتیم، در راستای این هدف بود. تمام هدف حاج حسن این بود که عزت شیعه را افزایش بدهد. معتقد بود این کاری نیست که فرقهها و مذاهب دیگر بتوانند انجام بدهند یک هفته قبل از شهادتش، در جلسهای گفت: «روی قبرم بنویسید که این آدم میخواست اسرائیل را نابود کند.» برخی به اشتباه گفتهاند این جمله در وصیتنامه ایشان بوده که اینگونه نیست. درخواست شفاهی بود.
تعداد کل : 19
بدون وضعیت : 16
در حال مطالعه : 0
در قفسه : 0
در کتابخانه : 3
خراب : 0
گمشده : 0